رنج؛ مصطلح غیردقیق

زندگی بشر آمیختگی دائمی با رنج دارد. بهنظر این عبارت بیش از اینکه صحیح باشد، دراماتیک است؛ یعنی این مفهوم را اغلب، زمانهایی میشنویم که با انتخابهای اشتباه یا کمکاریها، نتیجه رنجآوری هم حاصل شده باشد و بعد همه چیز به گردن عدم امکان انکار رنج در جهان میافتد. اینکه رنجی بهصورت ناخواسته پیش بیاید، غیرقابل انکار است اما این مساله را به دوام و شیوع رنج در جهان نسبت دادن، دقیق نیست.
شاید بتوانیم بگوییم جهان و زندگی انسان بهطور دائمی همراه با سختی است چرا که هر فعالیتی حتی صرفا خوابیدن و استراحت کردن، سختیهایی بههمراه دارد اما در زندگی، بسیاری از رنجها را میشود و باید کم کرد؛ مثلا رنج بسیاری از بیماریها را با پزشک ماهر و داروی مناسب میتوان التیام بخشید و رنج را برطرف کرد اما قطعا همین پیگیری و انجام مراحل درمان سختیهایی دارد.
عدم توجه و تمیز میان دوگانه رنج و سختی، باعث میشود که حواسمان نباشد برخی از رنجها را باید کم کنیم و با این حساب اشتباه که بعد از هر رنج، باز هم جهانی پر از رنج در انتظار ماست، باعث میشود که با رنج همزیست شویم و انفعال دربرابر رنجهایی که میشود آنها را برطرف کنیم، طبیعی بهنظر برسد.
پینوشت: کاربرد ترکیب سیاره رنج یا تعبیر آیه «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ» به اینکه انسان در رنج خلق شده است، از همان مواردیست که میتوان بهعنوان مثالی برای رهزن بودن کاربرد کلمات غیر دقیق بیان کرد.